بلوغ چند نوع می باشد: «جنسی، جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی و شرعی. منظور از بلوغ جسمی، رشد و تکامل اعضای بدن است که طی آن رشد استخوان و سایر اندام ها به مرز نهایی خود می رسد. شایع ترین نشانه های بلوغ در این مرحله ظاهر می شود، علائم بلوغ جنسی، ظهور صفات ثانویه ی جنسی است. بلوغ روانی نوعی تکامل روحی است که قدرت تشخیص مسائل و مصالح زندگی را به انسان می بخشد، در این حالت فرد، قبول مسئولیت های اجتماعی قدرت رویارویی با مشکلات پیچیده پیدا می کند. هنگامی که فرد از نظر تأمین معاش و اداره ی مستقل اقتصادی بتواند بر خود متکی باشد از نظر اقتصادی بالغ شده است. فقه شیعه سن بلوغ را برای پسران پانزده سال قمری و برای دختران نه سال قمری در نظر گرفته است.» (شرفی، 1368، 219)

تغییرات ناگهانی و سریعی که هنگام بلوغ اتفاق می افتد، موجب سراسیمه شدن، دست پاچگی و نگرانی نوجوان می شود و در خیلی از موارد منجر به بروز رفتارهای ناهنجار و غیرمطلوبی در آنان می گردد. اگر برخی از نشانه های زیر را در فرزند خود مشاهده کردید، آگاه باشید که او در حال گذراندن مرحله ی بلوغ است.

افزایش میزان هوش: کودکان با ورود به سن بلوغ ناگهان تیزهوش می شوند. اطلاعات عمومی آن ها بالا می رود و سعی می کنند برای هر پرسش پاسخی داشته باشند. کودکانی که شما سال ها می شناختید، ناگهان جوشش عجیبی در ظرفیت هوشی خود احساس می کنند و مهارت های بسیاری فرامی گیرند.

محدودیت ارتباط: فرزندی که زمانی درباره ی همه چیز با شما سخن می گفت وقتی به سن بلوغ رسید، حرف کم تری برای گفتن دارد. او به پرسش های شما خیلی کوتاه و فشرده پاسخ می گوید. دیگر رازهایش را با شما درمیان نمی گذارد. اگر شما به جای او بودید چنین برخورد می کردید و به سخن گفتن با بزرگ ترها تمایل نداشتید؟

تمایل به تنها بودن در منزل: نوجوانان تمایل دارند بیش تر وقت خود را در اتاق شان بگذرانند. شاید به این دلیل که نمی خواهند با والدینی که مسائل آن ها را درک نمی کنند، مواجه شوند. یکی دیگر از دلایل علاقه ی به تنهایی در نوجوانان این است که در این سنین نیاز به خواب بیش تری دارند و در روزهای تعطیل اغلب تا قبل از ظهر از خواب برنمی خیزند. تغییر دیگری که در این سنین روی می دهد، نیاز به داشتن حریم خصوصی است.

مصرف بی رویه: نوجوان تصور می کند که گنجینه ای در همه جا دارد که بدون حد و حصر می تواند از آن برداشت کند. بنابراین بدون هیچ محدودیتی با تلفن صحبت می کند. صدای رادیو یا تلویزیون را بلند کرده و هیچ گاه آن ها را خاموش نمی کند. لامپ ها را روشن می گذارد.

بداخلاق شدن و کم حوصلگی: در سنین بلوغ عصبانیت، زودرنجی، کم حوصلگی و کم تحمل شدن افزایش می یابد. هنگامی که از آن ها برای انجام کاری نظیر بردن زباله و. .. درخواست می کنید، عصبانی می شوند که چرا مزاحم آن ها می شوید و کارهایی را که از نظر آن ها مهم تر است، متوقف می کنید.

افزایش تأثیرپذیری از دوستان: گروه دوستان برای نوجوانان اهمیت زیادی دارد و به دلیل تمایلی که به گذراندن وقت با افراد هم سن و سال خود دارند، از فعالیت های خانوادگی دوری می کنند.

افزایش پافشاری، ایرادگیری و مقاومت: کودکان آرام، خجالتی و کم حرف ممکن است در نوجوانی پرحرف شده و با شجاعت و سماجت به دفاع از ایده های خود برخاسته و حتی از خواسته های شما سرپیچی کنند. اگر این روحیه با بی ادبی، پرخاش گری و توهین همراه نباشد آن را طبیعی تلقی کنید. اگر شما لباسی را دوست نداشته باشید، او آن را می پوشد تا ثابت کند که تصمیم گیرنده ی اصلی اوست.

نوع لباس پوشیدن: نوجوانان دوست دارند هم چون سایر هم سالان خود لباس بپوشند تا هویت خود را از این طریق ابراز کنند. لذا هر لباسی که مد شود، به گونه ای یک پارچه بین نوجوانان رواج می یابد.

کاهش علاقه به درس: ممکن است در سنین بلوغ، افت تحصیلی مشاهده شود؛ زیرا فعالیت های بیش تری وارد زندگی نوجوان می شود. بازی های گروهی، توجه به جنس مخالف، مکالمات تلفنی، مهمانی های دوستانه... که در مراحل سنی قبل وجود نداشته است.

گریزان بودن از کار: بسیاری از والدین فرزندان خود را تنبل می دانند، زیرا در کارهای منزل به والدین کمک نمی کنند و خود را به فعالیت هایی که علاقه دارد، مشغول می سازند.

تغییرات عاطفی: در دوران بلوغ تغییرات عاطفی و روانی زیادی در نوجوان به وجود می آید و حساسیت ها و زودرنجی ها بیش تر از سایر دوران ها، ایجاد می شود. عکس العمل های عاطفی یا رفتار ناشی از عواطف در اثر پیدایش انگیزه به وجود می آید. عواطف شدید می توانند در دستگاه های مختلف مانند تنفس، گردش خون، هورمون ها و ماهیچه ها تغییرات زیادی ایجاد کنند. یک نوجوان ساعت ها وقت خود را جلوی آینه سپری می کند تا مبادا در نظر دیگران زشت جلوه نکند، برای اغلب انسان ها ایمنی خاطر چیزی بیش تر از خوراک و مسکن است.

واکنش دفاعی: گاه نوجوان با استفاده از روش های واکنش دفاعی با افکار دیگران مقابله می کند. گاهی نوجوان برای فرار از مسئولیت و یا مشکلات فراروی خود آرزوی کودک بودن می کند. گاه به عالم رویا و خیال فرو می رود و شکست های خود را با خیال و اوهام جبران می کند. گاهی واقعیت، ناخوشایندی برای نوجوان رخ می دهد و او می کوشد مسئولیت آن را به گردن دیگری بیندازد و برای آن ها مقصر پیدا کند. گاهی نوجوان با پنهان کردن واقعیت، خود را عکس آنچه هست، نشان می دهد. بطور مثال در شرایطی خود را شخص شجاع یا مؤدب نشان می ده.